مفهوم بحران زناشویی یکی از بحث برانگیزترین موضوعات در روانشناسی است. تحقیقات در مورد این پدیده ظاهراً گسترده اندک است. بسیاری از نظریه پردازان معتقدند که بحران میانسالی یک افسانه است یا فقط در برخی فرهنگ ها وجود دارد. برخی دیگر اصرار دارند که بحران میانسالی بسیار واقعی است و فرصتی برای رشد معنادار و هدف گذاری ارائه می دهد.

بررسی 1992 مطالعات قبلی نشان داد که تنها 10 درصد از مردان آمریکایی دچار بحران میانسالی می شوند. یک نظرسنجی تلفنی که در سال 2000 منتشر شد نشان داد که حدود یک چهارم پاسخ دهندگان گفتند که با بحران میانسالی روبرو شده اند. در آن مطالعه ، میانگین سنی برای بحران میانسالی برای مردان و زنان 47 سال بود. مطالعات دیگر نشان می دهد که بحران زناشویی می تواند در طیف وسیعی از سنین ، از 30 تا 60 سالگی رخ دهد.

افرادی که از این بحران رنج می برند ، می توانند تسکین زیادی در درمان پیدا کنند. درمانگر مناسب می تواند در رفع آسیب ، تدوین برنامه ای برای آینده ، محافظت از روابط در برابر چالش های میانسالی و یافتن معنا در روند پیری کمک کند. یک درمانگر همچنین می تواند در مسائل خاص مانند بهبود از خیانت ، مدیریت تغییر شغل یا مقابله با ناامیدی در یک رابطه کمک کند.

چگونه می توان از یک بحران در خانواده با مشاوره زوج درمانی کمک گرفت

برخی از افرادی که بحران زناشویی را تجربه می کنند برای اعتراف به بحران-یا حتی میانسالی-تلاش می کنند. برای بسیاری از افراد در بحران ، از دست دادن جوانان و شباهت مرگ و میر محرک های اصلی هستند. آگاهی از علائم بحران میانسالی می تواند به ترغیب فرد برای درخواست کمک کمک کند.

بحران ها در افراد مختلف متفاوت است ، اما برخی از علائم رایج عبارتند از:

نگرانی از آینده.

از دست دادن معنا یا هدف.

احساس می کنم زندگی آنطور که انتظار می رفت پیش نرفته است.

احساس نیاز به پیگیری یا رقابت با افراد جوان تر.

بحران اعتماد به نفس پس از یک تولد مهم یا یک رویداد مهم زندگی.

صحبت با عزیزان در مورد بحران ممکن است به پیش بینی آن کمک کند. درمان می تواند مفید باشد زیرا درمانگران به طور معمول به مردم در مدیریت تغییرات زندگی و تعیین اهداف برای آینده کمک می کنند.

درمان برای بحران طلاق

کار با رواندرمانگر در دوران طلاق این فرصت را ایجاد می کند که با خودآگاهی و دلسوزی بیشتر وارد مرحله بعدی زندگی شویم. یک فرد این فرصت را خواهد داشت تا در مورد مسائلی که ممکن است سرکوب کرده باشد کار کند و هر هدفی را که هنوز محقق نشده است بیان کند. یک درمانگر می تواند به فرد کمک کند تا خواسته ها و ترس ها را بدون رفتار بی پروا یا به نحوی که بر زندگی آن فرد تأثیر منفی بگذارد ، کشف کند.

در درمان ، فرد ممکن است برنامه هایی برای برداشتن گام های بعدی زندگی داشته باشد. افرادی که به دلیل گذر از میانسالی دچار اضطراب ، افسردگی یا احساس پوچی می شوند نیز ممکن است دریابند که درمان می تواند درمان موثری برای این نگرانی ها باشد. درمان همچنین ممکن است به افرادی که قصد پیگیری روابط خارج از ازدواج را دارند یا مایل به طلاق هستند ، کمک کند. ازدواج درمانی می تواند به زوج هایی که در نتیجه چالش های میانسالی یکی یا هر دو شریک زندگی خود فاصله گرفته اند ، کمک کند.

درمان زمانی موثر است که بین درمانگر و فرد تحت درمان رابطه ای نزدیک و قابل اعتماد وجود داشته باشد. برخی از انواع درمان هایی که می توانند به ویژه در دوران بحران میانسالی مثر باشند عبارتند از:

درمان متمرکز بر تروما: افرادی که در سنین میانسالی با آسیب روبرو هستند یا سعی می کنند با آسیب اولیه دوران کودکی کنار بیایند ، ممکن است از درمان حساس به ضربه سود ببرند. حساسیت زدایی و پردازش مجدد حرکت چشم (EMDR) ، درمان رفتاری شناختی متمرکز بر ضربه (TF-CBT) و تکنیک آزادی احساسی (EFT) می تواند مفید باشد.

مشاوره زوجین: مشاوره زوج درمانی می تواند به شرکا کمک کند تا نحوه برخورد با بحران میانسالی در زن و شوهر را بیاموزند. زوجین ممکن است برای تجسم مجدد روابط خود ، خیانت گذشته یا جرقه ای که مدتهاست از دست رفته ، زنده شوند.

خانواده درمانی: بحران های میانسالی می تواند کل خانواده را تحت تأثیر قرار دهد. رفتار والدین با کودکان متفاوت است. چالش های والدین مانند مسائل رفتاری کودک ممکن است چالش های بحران میانسالی را بیشتر کند. خانواده ها می توانند برای درمان در مورد احساسات خود ، مقابله با پویایی های مشکل ساز خانواده و یافتن راههای جدیدتر و سالمتر برای برقراری ارتباط ، در درمان با یکدیگر همکاری کنند.

درمان رفتاری شناختی: برای بسیاری از افراد ، بحران میانسالی با افکار منفی یا نادرست در مورد افزایش سن ، جذابیت یا معنای زندگی موفق آغاز می شود. درمان شناختی رفتاری (CBT) به افراد کمک می کند تا رابطه بین افکار ، احساسات و رفتارهای خود را درک کنند. یک درمانگر با فردی مشارکت می کند تا افکار منفی ناسالم یا خودکار را تشخیص دهد و افکار سالم تری را جایگزین این افکار کند که اهداف فرد را پشتیبانی می کند.

کمک به خود برای بحران زناشویی و طلاق

مراقبت خوب از خود می تواند به مدیریت بحران کمک کند. ورزش منظم ، رژیم غذایی سالم ، گذراندن وقت با عزیزان ، حمایت خانواده و دوستان و گذراندن وقت برای سرگرمی های معنی دار می تواند در احساس معناداری بیشتری داشته باشد. برای مقابله و پیشگیری میتوانید از مشاوره طلاق تلفنی گپچه استفاده ببرید.